فرماندار «ورزقان» در گفت وگو با «شرق»: خانه هاي ساخته شده براي زلزله زدگان قوطي كبريتي است
شرق: فرماندار شهرستان «ورزقان» کار خود در اين سمت را از يکشنبه 27بهمن 1392 آغاز کرد، علي وفادار متولد سال1341 در شهرستان کليبر است و آنگونه که در وب سايت هاي محلي درباره سوابق کاري اش آمده؛ 26سال سابقه اجرايي دارد که شامل بخشداري مهربان، شندآباد و شبستر و همچنين شهرداري شندآباد است. او همچنين پيش از اين به عنوان کارشناس امور اجتماعي استانداري آذربايجان شرقي فعاليت مي کرد. در سالگرد وقوع زلزله «ورزقان» به سراغ علي وفادار رفتيم تا از او درباره وضعيت روستاهاي تخريب شده و شهر «ورزقان» که در آن حادثه بيشترين آسيب را ديد، بپرسيم. مشروح اين گفت وگو در ادامه مي آيد.
جناب فرماندار! دو سال از زلزله «ورزقان» گذشت، وضعيت بازسازي خانه ها و ديگر بناهاي تخريب شده شهر «ورزقان» و روستاهاي آسيب ديده به کجا رسيد؟
خوشبختانه همه ساخت و سازها انجام شده و تقريبا همه مردم آسيب ديده صاحب مسکن هاي مقاوم سازي شده که مطابق با استانداردهاي بنياد مسکن و نظام مهندسي بود، شده اند، يعني به همه مردم آسيب ديده خدمات آب و برق و گاز و بقيه امکانات داده شده است البته هنوز براي برخي از آسيب ديده ها ساخت وساز کامل انجام نشده که مشکل از طرف خودشان بوده است، يعني يا مشکل بانکي داشتند يا زمين نبوده و مواردي از اين دست. همين طور برخي روستاها را نيز به ناچار بايد جابه جا مي کرديم که طبيعتا به طرح هادي جديد و برق رساني و آب رساني و زيرساخت هاي جديد به صورت کامل نياز داشتند.
آيا در شهرستان «ورزقان» هيچ روستايي بوده که بعد از زلزله خالي از سکنه شده باشد؟
نه هيچ روستايي به اين شکل نداشتيم، البته حالت برعکس اين مورد را داشتيم، يعني روستاهايي بوده که بعد از زلزله جمعيتشان بيشتر از زمان پيش از زلزله شده است، مثلاروستاهايي داشتيم که پيش از زلزله خالي از سکنه دايمي بودند اما الان طبق آمار 20 خانواري شده اند.
اين جمعيت از کجا آمده اند؟
اهالي همين روستا بودند که به دلايل مختلف اينجا را ترک کرده بودند و به شهرهاي ديگر مثل تهران يا تبريز رفته بودند، برخي افراد خانه هاي کلنگي داشتند و رفته بودند اما بعد از زلزله برگشتند و ما به آنها تسهيلات داديم، يعني با فراهم شدن شرايط براي بازسازي خانه ها با کمک تسهيلات و... به بازگشت و بازسازي خانه هاي خود ترغيب شدند.
در زلزله «بم»، خبرهايي از اين دست منتشر شد که افرادي بي ارتباط با محل حادثه ديده؛ با هدف گرفتن زمين و امکاناتي که براي مردم زلزله زده اختصاص داده شده، رفتند، آيا در «ورزقان» هم چنين مواردي وجود داشت، براي شناسايي افراد مرتبط و بي ارتباط به چه شکل اقدام شد؟
به اين شکل نه، اما مواردي که بود برخي افراد اهل همين روستاها بودند که از اينجا کوچ کرده بودند، يعني از اهالي اين روستاها هستند و تعلقاتي داشتند، زمين داشتند، فاميل داشتند و... اما بعد از زلزله برگشتند. براي اينکه بفهميم اين افراد واقعا از اهالي روستاها بودند به آمار خانه هاي بهداشت، آمار سرشماري و دهياري مراجعه مي کرديم البته چندان سختگيري اي هم در زمينه بازگشت اين افراد و گرفتن تسهيلات نشد يعني اگر زمينه فراهم باشد براي «کوچ برعکس»، از شهرها به روستاها مشتاقيم آنها برگردند.
آيا برگشت اين افراد جديد براي اهالي دايمي روستاهاي آسيب ديده در زلزله؛ مشکلاتي ايجاد نکرد، مثلااينکه خدمات رساني به آنها دچار وقفه يا مشکل شود و...؟
بله، چنين مواردي هم داشتيم، وقتي افراد محدود و مشخص باشند، خدمات رساني راحت است و با نگاهي به آمارهايي که از قبل داشتيم، مي توانستيم به راحتي خدمات رساني کنيم، اما وقتي افراد جديد به روستا آمدند و توقع خدمات داشتند، مشکلاتي ايجاد مي شد. در اين وضعيت مردم آسيب ديده واقعي به فکر افراد از بين رفته، زخمي ها يا مشکلات خودشان هستند، اما افراد جديد بدون داشتن اين مشکلات به راحتي در پي گرفتن خدمات بودند. آسيب روحي و جسمي و ملکي هم نديده اند، اين براي افراد آسيب ديده اصلي مشکلاتي را به وجود آورده بود.
در مجموع در شهرستان «ورزقان» چه تعداد روستا و چه تعداد خانه مسکوني از بين رفت و تاکنون چه تعداد خانه بازسازي شده است؟
در روستاهاي شهرستان «ورزقان» در مجموع 104روستا خسارت ديدند. تعداد خانه هاي احداثي تا امروز در روستاهاي شهرستان در مجموع شش هزارو196واحد است، در شهر «ورزقان» نيز 901واحد ساخته شد، اين تعداد واحد مسکوني به صورت کامل ساخته شده اند. همين طور در مجموع در شهر 50مورد و در روستاها 713مورد نيز مقاوم سازي شد.
شما روز وقوع زلزله کجا بوديد و چه سمتي داشتيد؟
من تبريز بودم. اما چون کارمند استانداري بودم و حوزه کاري ما با زلزله مرتبط بود به «ورزقان» و اهر و هريس سر مي زدم.
در آن ايام شما سمتي غير از فرمانداري داشتيد، وقتي براي بازديد از مناطق زلزله زده به منطقه آمديد، وضع بازسازي و خدمات رساني چطور بود؟ اين سوال را به اين دليل مي پرسم که در آن دوران انتقاداتي از وضعيت بازسازي و کمک رساني مطرح مي شد، آيا به نظرتان آن انتقادها درست بود؟
به نظر من در مجموع کمک ها خوب بود، مردم و مسوولان آن روزها حضور داشتند و همه کمک مي کردند.
اما به عنوان مثال يکي از مسوولان بلندپايه کشوري در دولت قبل، همان روزها گفته بود مناطق تخريب شده ظرف دوماه بازسازي مي شود، حال آنکه اينطور نشد و بيشتر مردم زمستان سرد اينجا را در چادر گذراندند.
قبول دارم، اينکه گفته شد دوماهه بازسازي مي شود واقعا درست نبود، شايد اين مدت براي اسکان موقت کافي بود اما براي بازسازي نه، در دوماه نهايتا مي شد آوار برداري کرد، در حالي که ما روستاهايي داشتيم که بايد همه چيزش را از صفر مي ساختند، نقشه ريزي و انتخاب پيمانکار و تهيه مصالح و... در مجموع زمان زيادي را مي طلبد. از طرفي زمان و وضعيت آب و هوا در اين مناطق به شکلي است که بعد از مردادماه تا زمان فرارسيدن فصل هاي سرد مدت زيادي باقي نمي ماند، بايد مراحلي طي مي شد که اين ساخت وسازها انجام مي شد، اما اولويت نظام و مسوولان اين بود که ساخت و سازها در اسرع وقت انجام شود.
و آيا اين اتفاق افتاد؟
اين اتفاق افتاد ولي مي توانست بهتر و برنامه ريزي شده تر رخ دهد و ساماندهي انجام شود. حضور همه مسوولان بلندپايه مملکتي در مناطق زلزله زده نشان مي دهد همت همه مسوولان اين بود که اين مناطق هرچه سريع تر بازسازي و مشکلات مردم حل شود، در اين راه، کارهاي زيادي هم شد، اما قطعا در اين راه مشکلاتي هم وجود داشت. به هر حال تعداد روستاها و پراکندگي و وسعت مناطق زلزله زده مشکلاتي را ايجاد کرد. اما در نهايت الان روستاها خوشبختانه آباد شده است.
به صورت معمول پس از زلزله ها بيشتر به جنبه هاي مالي و مادي حادثه مثل بازسازي خانه هاي تخريب شده و... توجه مي شود اما به وضعيت روحي و رواني مردم آسيب ديده، آنهايي که والدينشان را از دست داده اند، خانواده هايي که بي سرپرست شده اند يا افرادي که دچار نقص عضو و مشکلاتي از اين دست شده اند، توجه نمي شود، از اين لحاظ آيا آماري داريد که چه مقدار افراد دچار مشکلاتي شدند و چه کارهايي براي آنها انجام شد؟
در مجموع کمي بيشتر از 306نفر در کل زلزله کشته شدند که از اين تعداد 76نفر در شهرستان «ورزقان» بودند. طبق آمارهاي ما در مجموع 44نفر والدين خود را از دست داده اند که اين تعداد در روستاهاي مختلف ساکن بوده اند. البته ما کساني را نداشتيم که هردو والدين خود را در «ورزقان» از دست داده باشند. براي حل مشکلات روحي -رواني مردم آسيب ديده هم برخي خدمات مشاوره اي انجام شد و سازمان هايي براي اين کار وجود داشت، مثلايکي از اقدامات اعزام روحانيون به مناطق زلزله زده بود، همين طور سازمان تبليغات اسلامي و حوزه هاي علميه و سازمان هاي فرهنگي -هنري نيز براي کاهش آلام مردم به منطقه آمدند، مراسم ها و جشن هايي برگزار شد تا بچه ها را شاد کنند که از نظر روحي زياد آسيب نبينند.
در زمان زلزله خبرهاي زيادي منتشر شد که خيريه ها، افراد خير، يا دستگاه ها و سازمان هاي دولتي و حکومتي به مناطق زلزله زده آمدند و وعده هايي براي کمک به مردم دادند، نتيجه آن کمک ها چه شد؟
حقيقت ماجرا اين است که بيشتر آن وعده ها محقق نشد، خيلي از قول هايي که آن روزها داده شد بعد از فروکش کردن اخبار زلزله فراموش شد، به عنوان مثال در همان روزها مسوولان شهرداري تهران به «ورزقان» آمدند و قول دادند در اين شهر يک پارک براي اهالي بسازند و همين طور مسجدجامع شهر را بازسازي کنند، اين خبر آن روزها هم خيلي منتشر شد به اين شکل که گفته شد در مجموع يک ميلياردتومان براي اين کارها اختصاص داده خواهد شد. اما بعد از آن هيچ اقدامي براي ساخت پارک انجام نشد و فقط بخشي از کار مسجد را که آن هم مرحله پيش سازي بود، انجام دادند و کمي بعد رها شد. يعني از نظر ما رها کرده اند. مسجد در مرحله پيش سازي باقي مانده و حدود سه ماه مي شود که کار تعطيل شده است. قول هايي از اين دست به مردم زياد داده شد اما اغلبشان بي نتيجه بود.
وضعيت ساخت خانه ها به چه شکل است، يعني متراژ و مدل خانه ها و... بر چه اساسي بود؟ گفته مي شود خيلي از مردم از خانه هايي که ساخته شده راضي نيستند، بسياري از اين خانه ها مشکلاتي دارند، شما در جريان اين مسايل هستيد؟
بله، واقعيت اين است که خانه هاي ساخته شده مطابق وضعيت فرهنگي مردم ساکن روستاهاي تخريب شده نيست، يعني اين خانه ها مثل قوطي کبريت کنار هم ساخته شده اند و با بافت فرهنگي و زندگي مردم روستا هيچ سنخيتي ندارد، مردم روستاها به زندگي در خانه هاي بزرگ با حياط عادت دارند که بتوانند احشام و مرغ و خروسشان را در آن نگهداري کنند، اما متراژ همه خانه هاي ساخته شده 64متر است، همه اين خانه ها هم يک شکل هستند، شامل يک اتاق پذيرايي، يک آشپزخانه اپن و يک اتاق خواب. مشکل فقط اين نيست، مثلادر يک مورد براي بازسازي روستاي «بهره بيگ» که بر اثر زلزله کاملاتخريب شده بود، زميني کنار روستا که جزو منابع طبيعي بود را صاف کردند و درست شبيه يک کوچه شهري هشت خانه در يک طرف و هشت خانه در طرف ديگر به هم چسبيده ساختند؛ شبيه قوطي کبريت. من اتفاقا در جلسه اي هم گفتم آدم روستايي عادت دارد در خانه اش راحت باشد بلند صحبت کند، اما در اين خانه هاي قوطي کبريتي چسبيده به هم حتي صداي عادي مردم هم از ديوارها عبور مي کند. اين اصلابا فرهنگ روستايي اين مناطق نمي خواند. به نظر من اين موارد، يعني توجه به فرهنگ مردم آسيب ديده بايد از قبل پيش بيني شود تا اگر جايي ديگر دچار مشکلاتي از اين دست شد چنين خطاهايي رخ ندهد.
روستايي که اشاره کرديد، تنها موردي بود که به اين شکل ساخته شد؟
نه خيلي هست، من اين يکي را مثال زدم.
آيا شش هزارواحد روستايي که بازسازي شده همه در همين اندازه ها ساخته شده اند؟
بله؛ متراژ همه اين واحدها 64متري است، چون بر اساس يک الگوي واحد که «بنياد مسکن» تعيين کرده بود، ساخته شدند. البته اگر کسي مي خواست و پول داشت، مي توانست در اندازه بزرگ تر بسازد مشکلي نداشت، ولي اين متراژ براي ميزان تسهيلات تعيين شده بود.
طبق گفته هاي اهالي و وضعيتي که در روستاها مشاهده مي شود، براي هيچ خانه اي سرويس بهداشتي و حمام ساخته نشد اين مساله نيز مشکلات زيادي را در پي داشته است.
بله، يکي ديگر از مشکلات اين خانه ها اين بود که هيچ کدام سرويس بهداشتي نداشتند. قرار بود مردم خودشان اقدام به ساخت دستشويي کنند، بر اساس آمارهاي مراکز بهداشت؛ شاخص دسترسي به سرويس بهداشتي در روستاهاي مناطق «ورزقان» قبل از زلزله، 75درصد بود و الان به 50درصد رسيده است.
روزنامه شرق ، شماره 2085 به تاريخ 21/5/93، صفحه 8 (جامعه)
↧
خانه هاي ساخته شده براي زلزله زدگان قوطي كبريتي است
↧