علاوه بر بازسازي مسكن ها ، فرهنگ انتخابات منطقه هم نيازمند بازسازي است
آزموده را آزمودن خطاست
تصور كن ديار ستارخاني را كه همه نعمت هاي خدادادي در آن خلاصه و اعطا گشته و داراي انديشمندان و متفكراني بالقوه است اما مسئولان آن در صندلي توانايي تخصصات خود گنجانده و منصوب نشده اند و همين كم توجهي به ركن هاي اساسي عوامل پيشرفت و شكوفايي منطقه باعث شده كه مسئوليت را ابزاري براي رسيدن به خواست ها و مطالبات شخصي خود تبديل كرده و فقط و فقط به فكر من باشيم تا ما.همينجاست كه انتخابات را موقعيتي براي به اوج رساندن خواسته هاي نفسي خود، پي ريزي مستحكم قبيله گرايي و تخريب و حذف ديگران دانسته و نه تنها با تفكرات عدل خواهي وارد رقابت كسب سكوي خدمت به مردم نمي شويم بلكه آن را عاملي براي به رخ كشيدن قدرت من بودن مي دانيم و همين بن هاي انحرافي در تفكرات ما باعث شده انتخاباتي را در منطقه سنن قرار دهيم كه در عين حال شاهد آن هستيم و عاقبتمان اين شده كه مي بينيم و ببينيم كه حقمان است، زيرا با ريختن آب چاهي پر نشود مگر از وجود و درون چاه آب بجوشد و اين شده روايت حقيقت انتخاب اشتباه ما در مسئولين شوراهاي شهرمان كه مي خواهند با شن و ماسه چاله خيابان پر كنند اما تپه و چاه درست مي كنند.
از طرفي گله اي نيست چون گفته اند خوب رويان به روايت پدران كه گنجشك نمي تواند آواز قناري سر دهد و بنوازد نواي چلچلره بوستان هزاره
بياييد براي يكبار كه شده بعد از حوادث تلخ زلزله سال گذشته با بازسازي خانه هايمان ، فرهنگ و ساختار تفكراتمان را به ايمن، بازسازي يا حداقل ممكن تعمير كنيم و آزمودن را كنار گذاشته و واقعيت را پيشه خود سازيم.
مي دانيد چرا خانه هاي ورزقان فرو ريخت؟ چون زمان ساخت و پي سازي از مصالح آن كاستيم و دزدي از خود كرديم و گمان كرديم با ربودن يك شاخه آلماتور از ديدگان مهندسين ناظر ثروت بسيار اندوخته و زرنگ بازي در آوردیم و ندانستيم كه كلاهي كه به اين گشادي دوخته ايم عاقبت آن بر سر خود كرده ايم و حال قصه راي دادن و راي دزدي از شايسته مردان كانديداي شوراي شهر ورزقان به جمله بالا صدق مي كند و كلاهي كه خود دوخته بوديم در انتها سر خودمان رفت.
پس بياييد با تدبير و تفكرات و ژرف انديشي اين بار در انتخاب اين نمايندگان محلي يا شوراها تعصب بيجا و غلط، قبيله گرايي، ديس پرلذت ماديات و وعده گرايي را كنار گذاشته و كار را به كاردان واگذار كنيم .
مي دانيد چه زماني پي به ناكارامدي شوراهاي محترم شهر برديم؟ آنوقتها كه در بحران زلزله ويران كننده منطقه بجاي رساندن مطالبات و خواسته هاي مردم به مقامات بالادست در حدود وظايف خود اقدام به توزيع اقلام به مانند ويزيتور شركت كردند و با خود درگير بودند كه چرا خواسته های اعمال نشد و با زير پا گذاشتن احترامات اجتماعي يك مسئوليت اعتمادي و انتخابي مردم بر پشت ماشين ها دنبال يار خود مي گشتند شايد تكه ناني نصيب او كنند.
حال ورزقان و شهر ما نيازمند رستم و افراسياب نيست بلكه دنبال خادمي است عادل و از جنس راستگويان بي ريا و جيب بسته نه چشم به اميال نفس دوخته، ورزقان شورايي را به خادمي مي طلبد كه دندان طمع خود را كنده و دور انداخته باشد.
منبع: برگرفته از وبلاگ ورزقان نيوز ارس-۲۲/۰۱/۹۲