Quantcast
Channel: ارسبارانیار / اهریار / ارسباران یار
Viewing all articles
Browse latest Browse all 1140

بحران برف امروز، باید دیروز مدیریت می شد / یادداشتی از جناب آقای جعفر خضوعی

$
0
0
زمستان سال قبل که نخستین زمستان پس از زلزله 21 مرداد ارسباران بود، با مدارا گذشت و برف و سرما چنان نبود که اکنون است. اگر برف  و سرمای پاییز امسال در پاییز و زمستان سال قبل می آمد، زلزله در زلزله می شد.

هنوز پاییز به انتها نرسیده است که بارش سنگین برف بر منطقه ی قره داغ نشست. با وجود آن که یک هفته از سونامی برف می گذرد، شهرها و روستاهای منطقه به حالت عادی بازنگشته اند و راه ارتباطی روستاهای بسیاری هنوز مسدود است. در پی بارش برف ادارات و دستگاه های ذیربط وارد عمل شدند و هنوز هم که هنوز است خبر گرفتار آمدن روستاییان در برف و کولاک و سرما و امداد و نجات نیروهای هلال احمر و اورژانس و راه و حتی شهرداری ها به گوش می رسد. انگار که زلزله ای دیگر رخ داده است. البته که سرما و یخبندان و بارش سنگین برف نیز همانند زلزله از حوادث طبیعی قابل تبدیل به مخاطره است اما باید در نظر داشت که چنین حوادثی چنانچه حیات انسان را به خطر بیندازند، مخاطره نامیده می شوند.


عکس: مهر ( معصومه فریبرزی)

زلزله کاری با ما نداشت، این ما بودیم که تاوان سال ها غفلت و بی توجهی و عدم آمادگی خود را دادیم. اگر خانه هایمان ایمن بودند، کسی نمی مرد. اکنون که برف نیز تبدیل به مخاطره شده است، باید دید تقصیر از طبیعت و از برف است یا عدم آمادگی و پیش بینی های لازم از طرف ما.

مدیریت بحران عمدتاً شامل سه مرحله ی؛ « پیش از بحران»، « حین بحران » و « پس از بحران» می شود. متأسفانه مدیریت بحران و امکانات و تجهیزات، همه در مرحله ی « پس از بحران » فعال می شوند. در برف که گیر کردند و دریافتند که سینگی برف و دشواری کار از عهده ی آنها خارج است، آنگاه از کمبود امکانات سخن می گویند. وقتی شهرداری اهر در مواجهه با برف آنگاه به خود می آید که تنها یک لودر و یک گریدر دارد؛ این فاجعه است، این عین بحران است، این مصیبت است.

نکته مهم اینجاست که سهم عمده و اصلی مدیریت بحران زلزله و بحران برف در منطقه بر دوش مدیران دیروز است. آیا مسئولانی که آمده اند و رفته اند فکری به حال امروز کرده بودند؟ این عدم امکانات و تجهیزات از کجا ناشی می شود؟ چرا منطقه ای به وسعت 12 هزار کیلومتر مربع با هزار روستای پراکنده در منطقه کوهستانی حتی یک بالگرد هم ندارد؟ حتی بیمارستان مجهز هم ندارد؟ حتی راه درست و حسابی هم ندارد؟ این کمبودها نتیجه ی غفلت و سهل انگاری و سوء مدیریت چه کسانی است؟

در روزهای سخت برفی ورزقان، جمع هشت نفره ای که قصد انتقال بیماری را به ورزقان داشتند، گرفتار کولاک شدند و راه خویش را گم کردند و متأسفانه بیمار ( همت اکبری) جان خود را از دست داد. چنین حوادثی است که هنر مدیریت مدیران را محک می زند و مشخص می کند که آن ها چند مرده حلاجند؟! باز تلاش و سخت کوشی مأمورانی که به یاری شتافتند، جای سپاس دارد.

در سوی دیگر امیر عطالو راننده فداکار اهری در محور هوراند ـ آبش احمد جان خود را از دست داد و به تعبیر فرماندار هوراند مرگش شهادت گونه بود.

نام « همت اکبری» نماینده و نماد شهروندان بسیاری است که در سال های گذشته نه قربانی برف و سرما که قربانی فقدان و کمبود امکانات در منطقه شدند. مادران بارداری که برای به دنیا آوردن کودک خود مجبور بودند از شهری به شهری دیگر بروند تا به بیمارستان مجهز برسند.

نام « امیر عطالو» نماینده و نماد انسان های مسئول و مأموران فداکاری است که در خدمت به موطن و مردم مهین خود دست از جان عزیز خویش شستند. نماینده تمام کسانی که بی ریا در خدمت مردم بوده اند و هستند.

حال مدیران امروز مسئول بحران های فردا و پس فردا هم هستند، اندیشه کنند و سهم خود از مدیریت بحران های آینده را انجام دهند.

برگرفته از وبلاگ یوخا


Viewing all articles
Browse latest Browse all 1140

Trending Articles