در ارتباط با تقابل رسانه ای فلاح و پرستویی
فلاح باید در حلقه مشاوران و تیم رسانه ای خود تجدید نظر کند
ادبیات حاکم بر یادداشت صفحه آخر روزنامه شرق با امضای پرویز پرستویی در واکنش به خبر منتشر شده در سایت شخصی فلاح (که هم اکنون از دسترس خارج شده) بقدری سنگین و تامل برانگیز است که نمی توان به سادگی از کنار آن گذشت.
پرویز پرستویی یکی از بزرگان سینما و هنر ایران است و شاید کمتر کسی در ایران پیدا شود که خاطره ای با او و بازی های ماندگارش نداشته باشد.مگر می شود عظمت سینمای دفاع مقدس را بدون حاج کاظم آژانس شیشه ای و غوغای مارمولک کمال تبریزی را بدون رضا مارمولک تصور کرد.مگر می شود از یاد برد که شوخی با جنگ را قبل از آنی که ده نمکی آن را با لودگی به سخره بگیرد توسط صادق مشگینی به خط مقدم رسیده بود؟ مگر می شود پرستویی و شهرتش را نشناخت؟
حال چه شده که این ستاره پرآوازه سینمای ایران که رسانه های پرقدرتی همچون روزنامه شرق چاپ دست خطی از او را برای خود افتخار می دانند دست به قلم شده و خطاب به نماینده مردم اهر و هریس در مجلس نوشته؛« ...بنده حتي شما را از نزديک نديده ام. چطور مطرح مي کنيد با شما ملاقات داشته ام... شما که خود را جانباز معرفي کردي چرا مطالبي را در سايت خود عنوان کردي که کذب محض است. از شما توقع نداشتم که به دروغ اين مطالب را بيان کنيد. شما حتي بنده و آقاي ميرکريمي و تبريزي را از نزديک نديده ايد.»
در این یادداشت که عنوان تامل برانگیز«امان از دست فرصت طلب ها» را بر پیشانی دارد پرستویی با انتقاد از عمل فلاح در خصوص درج خبری خلاف واقع در سایت شخصی خود مبنی بر ملاقات با پرستویی و پیگیری مستمر فعالیت های این هنرمند و دوستانش درخصوص ساخت یک مرکز هنری در هریس، این اقدام سایت نماینده اهر و هریس را مصداق «دروغ گویی و فرصت طلبی» دانسته است.
متاسفانه خبر و پست مورد نظر پرستویی هم اکنون در سایت شخصی عباس فلاح در دسترس نیست اما واکنش فلاح به سخنان پرستویی در این سایت به نقل از خبرگزاری آناج منتشر شده و علی رغم اینکه فلاح در گفتگویش با آناج با اشاره به خبر سایت خود گفته: «بنده نیز در سایت شخصی گفتگوی تلفنیام با پرستویی را عیناً رسانهای کردم » اما هم اکنون خبر و پستی با این مضمون در سایت فلاح موجود نیست. اما این خبر همچنان در خروجی پایگاه خبری هریس پویا و به نقل از سایت شخصی آقای فلاح موجود است که متن آن به ظاهر گفته های آقای پرستویی را تایید می کند.
و اما آناج در ذیل تیتر «پرستویی چرا در هزینه کردن کمکهای مردمی به زلزله زدگان تعلل می کند / پیگیری های من بهانه غوغا سالاری شده است» به نقل از فلاح آورده است«درحالیکه پول جمعآوری شده از مردم و هنرمندان برای کمک به مردم زلزلهزده و داغدیده منطقه ارسباران طی بیش از یک سال گذشته در اختیار آقایان بوده است و هیچ اقدام عملی صورت نگرفته است.امروز پیگیری من بهانه غوغا سالاری شده است. مسئولین استانی از این آقا بپرسند چرا پولی را که از مردم برای کمک به مردم زلزلهزده جمع کرده است هزینه نمیکند.»
کلیت این ماجرا بقدری روشن و آشکار است که نیازی به واکاوی آن نیست. و این قلم بدون ارائه تحلیل در این خصوص نظر نماینده محترم اهر و هریس را به این نکته جلب می کند که حقیقت این ماجرا هرآنچه که باشد دودش مستقیماً در دیده های ایشان خواهد نشست.
نام پرستویی خود به تنهایی یک رسانه پرقدرت است و تقابل با آن قطعاً در توان تیم (!) رسانه ای آقای نماینده نیست و در اینده نیز نخواهد بود.خبر مورد نظر پرستویی اگر در سایت فلاح منتشر شده باشد اشتباهی فاحش بوده اما واکنش فلاح به یادداشت پرستویی از مرز اشتباه فاحش نیز گذشته و به محدوده عذر بدتر از گناه رسیده است.
این گاف رسانه ای باید با درایت و منطق و با اتخاذ راهبردی معقول و با تعامل با خود پرستویی مدیریت می شد نه اینکه با ایراد اتهام به وی میدانی جدید برای تقابل با این چهره محبوب گشوده می شد که یقیناً این میدان هرچه که فراختر شود زیانش برای آقای فلاح افزونتر خواهد شد.
و اما فی الحال این حقیر به عنوان یک شهروند اهری خیرخواهانه به نماینده اهر و هریس در مجلس توصیه می کنم در حلقه مشاوران و تیم(!) رسانه ای خود تجدید نظر کرده و خود و عملکردش را با ایده های غیرحرفه ای و هزینه ساز ایشان زیر سوال نبرد، همچنان که بازخورد منفی و نتیجه معکوس «نهضت بنر» را هم اکنون بعنوان یک عملیات رسانه ای شکست خورده در سطح افکار عمومی مشاهده می کنیم.
منبع: وبلاگ آراز/مرتضی خضوعی