دفتر خبری اهر :
اهرنما،مرحوم دكتر عيسي بايبوردي ، عضو هيئت علمي گروه خون و انكولوژي بيمارستان شريعتي وعضو هیئت مدیره انجمن سرطان ایران، از اهریهای مقیم پایتخت و از نخبگان وپزشکان خیر خطه سرسبز ارسباران بود که عمر خود راوقف درمان بیماران سرطان خون کرد و در نهایت در حیاط همان بیمارستان که جان وزندگیش را در خدمت به بیماران لا علاج گذاشته بود جان به جان آفرین تقدیم کردوآسمانی شد.
به گزارش اهرنما،پرفسور دکتر عیسی بایبوردی از بنیانگذاران پیوند مغز استخوان ،در سال 1324 در شهرستان اهر دیده به جهان گشود.مدرسه ابتدایی رادرمدرسه خسرواهرودوره متوسطه رادبیرستان پهلوی شروع کرد.درسال 1340 به دانشسرای مقدماتی پسران تبریز رفت وپس ازفراغت ازتحصیل به مدت 5 سال آموزگارشهرستان ورزقان شد.درحین آموزگاری درورزقان بروزحادثه ای مسیرزندگی اش راعوض کرد.
روزی مشغول بازی والیبال به همراه یکی ازدوستانش که پزشک منطقه بودشخصی باحالت گریان ومضطرب به جمع آنهاواردشدوعاجزانه ازپزشک خواهش کرد که به همراهش بربالین بیمارحاضرشود.
متاسفانه پزشک قبول نکرد وگفت بعد ازپایان بازی خواهم آمدوعلی رغم اصرارشدیددکتربایبوردی حاضربه همراهی با همراه بیمارنشدو بیمارفوت کرد ودراین میان دکتربایبوردی بسیارناراحت شدوتصمیم بزرگی گرفت که حرفه پزشکی راادامه دهدوبرعکس دوست پزشکش همواره درخدمت بیماران باشد .
وی با عمق وجود درروستاهای دور افتاده اهر ارسباران ،زادگاه این انسان شایسته، محرومیت این منطقه را شناخت وعزمش راجزم کرد که با ادامه تحصیل خود در رشته پزشکی درخدمت بیماران باشد جالب اینکه دکتربراین عهدش تا آخرعمروفادارماند.درسال 1347 وارددانشکده پزشکی تبریزشدوپس ازفراغت ازتحصیل درسال 54 به شهرستان اهربازگشت وتا سال 62 دراهربه مداوای بیماران پرداخت.وی با عمق وجود درروستاهای دور افتاده اهر ارسباران ،زادگاه این انسان شایسته، محرومیت این منطقه را شناخت وعزمش راجزم کرد که با ادامه تحصیل خود در رشته پزشکی درخدمت بیماران باشد
سی سال پیش که همسرشان مبتلا به سرطان می شود عاشقانه وبا تمام وجود وارد رشته سرطان شناسی می شوند واز زوایای روشن وتاریک آن آشنا می شوندودر این راه مرهم درد درد مندان میشوند.در اوج جوانی وبیست سال پیش همسرشان با بیماری سرطان از دنیا می روند وایشان به خاطر یگانه پسرشان تن به ازدواج با هیچکس نمی دهند وتمام وجودشان را وقف درمان بیماران وتربیت تنها پسرشان می نمایند.
ونهایتا با کسب مدارج عالی پزشکی وادامه تحصیلات خود موفق به اخذ مدرک فوق تخصص خون و انكولوژياز معتبرترین دانشگاهها شدواین استاد فقید به عضویت هيئت علمي گروه خون و انكولوژي دانشگاه علوم پزشکی تهران درآمد.
وی دراین چندین دهه خدمت خود بدون کوچکترین غرور وتکبر، این انسان وارسته بامتانت و صبر ویژه دربیمارستان شریعتی ومطب خصوصی خود در تهران در خدمت بیماران سرطانی بود .
مرحوم دکتر بایبوردی جزءمعدود پزشکانی بودند که بیماران در طول 24 ساعت هر وقت اراده می کردند می توانستند باایشان تماس بگیرند ودرب منزلشان بر روی بیمارنشان در تمام طول شبانه روز باز بود.
اما این پزشک حاذق ومتعصب و فداکار یک عرق ویژه به مردم ارسباران واهر داشت .به پذیرش سپرده بود هرکی از این منطقه آمد بدون کوچکترین ممانعتی اجازه حضور ودیدار با این دکتر فقید داشته باشند وهمه بیماران سرطانی وقتی با کمترین روحیه و ناامیدی به پیش او می رفتند بادلداری وروحیه خاص برمی گشتند اکثر بیماران سرطانی که از این منطقه می رفتند اگر پول نداشتند رایگان معالجه می کرد وحتی اگر پول نداشتند پول توجیبی می داد این موارد غلو نیست عین سخنان بیماران و خانواده های انها ست که با رفتن این پزشک حاذق خون گریه کردند.
مرحوم پرفسور بایبوردی پس از کسب افتخارات متعددو طی مدارج پیشرفت وترقی دررشته تخصصی خون وانکولوژی در سال 1372به رهبری پرفسور قوام زاده نخستین پیوند مغز استخوان را برای اولین بار در ایران در بیمارستان شریعتی تهران انجام دادند
وی که یکی از بنیان گذاران پیوند مغز استخوان درکشورمان بود پنجه های طلایی اش ودست های شفابخشش زبانزد عام خاص بود.
اما انگار تقدیر چنین بود که از این دنیای فانی رخت بربندد وبه دنیای باقی بشتابد و سر انجام درپنجم دی ماه نود ویک در بیمارستان دکتر شریعتی وباوجود کسالتی که از بیماری قلبی خود داشت.باز در خدمت بیماران وتیمار آنها بود و با دلی آرام وخسته از خدمت صادقانه روزانه خود در نهایت در حیاط بیمارستان شریعتی تهران جائی که عاشقانه و با خلوص نیت در خدمت به بیماران شب و روز نمی شناختند جان به جان آفرین تسلیم کردند.ودوستان وبیماران خود رابادریایی از غم واندوه وخاطرات تلخ وشیرین تنها گذاشتند.
اما نام ویاد آن استاد فرزانه وزبردست فرزند خلف ارسباران درتاریخ ایران اسلامی به عنوان اولین پزشک پیوند دهنده مغز استخوان ماندگار شد.ودر این میان جان صدها انسان مبتلا به سرطان خون را در کشور معالجه وزندگی دوباره گرفته و کشور را از وابستگی عمل پیوند مغز استخوان به خارج کشور بی نیاز کرده بودند در دلها جاودانه شد.
.در پي درگذشت مرحوم دكتر عيسي بايبوردي ، عضو هيئت علمي گروه خون و انكولوژي بيمارستان شريعتي دكتر سروش، رئيس بيمارستان شريعتي در پيامي اين ضايعه تاسف بار را تسليت گفت. در متن اين پيام آمده است:
“هوالباقي
درگذشت استادفقيد دكتر عيسي بايبوردي ، عضو هيئت علمي گروه خون و انكولوژي دانشگاه علوم پزشكي تهران و از متخصصان والا مقام و فرهيخته بيمارستان شريعتي موجب تاسف و دريغ استادان، اعضاي هيئت علمي ، مجموعه بيمارستان شريعتي و تاثر عميق اينجانب گرديد. فقدان اين استاد بزرگوار را به تمامي جامعه علمي دانشگاه، بيمارستان شريعتي و خانواده ارجمند آن فقيد سعيد تسليت مي گويم و از درگاه ايزد متعال براي روح آن مرحوم علو درجات و براي بازماندگان صبر و آرامش طلب مي نمايم.
دكتر احمد رضا سروش
رئيس بيمارستان شريعتي”
جهت استحضارخوانندگان قسمتی از نظرات بیماران آن فقید پس از اطلاع از درگذشت و در فقدان آن عزیز صفرکرده درج کرده اند جهت استحضارخوانندگان وقدر شناسی آنها درذیل می آید.
روحش شاد ویادش گرامی باد
جوادی
از اهر برای معالجه فرزندم به بیمارستان شریعتی تهران رفته بودم پولم تمام شده بود ونمی توانستم مریضم را ترخیص نمایم .این دکتر بایبوردی بود که آبروی منو خرید وهزینه منو پرداخت کرد.روحش قرین رحمت گردد.سعدیا مرد نکنو نام نمیرد هرگز
توحید بدری
هیچ وقت یادم نمیره روزی که از غم شنیدن ابتلای مادرم به سرطان خون مثل دیوانه ها گریه می کردم و دکتر بایبوردی بهم امید می داد – دکتر عیسی بایبوردی، بهبودی مادرمو به تو مدیونم – روحت شاد
سید صابر هاشمی
خدا بیامرزدش. روحش شاد و یادش جاودان
جوادي
مجلس بيسار باعظمتي بود ودر شان دكتر.امام جمعه وفرماندار اهر هم حضور داشتند وجاي خالي آقاي فلاحي نماينده محترم اهر احساس مي گرديد
غفاری
می گویند سی سال پیش که همسرشان مبتلا به سرطان می شود عاشقانه وبا تمام وجود وارد رشته سرطان شناسی می شوند واز زوایای روشن وتاریک آن آشنا می شوندودر این راه مرهم درد درد مندان بودند.در اوج جوانی وبیست سال پیش همسرشان از دنیا می روند وایشان به خاطر یگانه پسرشان تن به ازدواج با هیچکس نمی دهند وتمام وجودشان را وقف درمان بیماران وتربیت تنها پسرشان می نمایند.جزءمعدود پزشکانی بودند که بیماران در طول 24 ساعت هر وقت اراده می کردند می توانستند باایشان تماس بگیرند ودرب منزلشان بر روی بیمارنشان در تمام طول شبانه روز باز بود.واقعا انسان وارسته ای بودند وفقدانشان درد آور
مرتضی
من هم با دوستمان موافقم این رسانه همه گیر وتاکنون سعی نموده مسایل منطقه را به خوبی مطرح نماید از مسایل سلامت گرفته تاسیاست وورزش وغیره من در چند روز گذشته به کلیه سایت های منطقه ارسباران سر زدم یک کلمه در خصوص در گذشت دکتر بایبوردی ننوشته بودند اگر کسی مثل دکتر در کردستان یا لرستان بود آنها هم مثل شما برخورد می کردندواین مایه تاسف است که سایت های کشور آذربایجان به طور وسیع خبر درگذشتش را منتشر کردند وروی آن مانور دادند در حالیکه دکتر بایبوردی عاشق ایران وآذربایجان وارسباران بود ودوست داشت توسط خودی ها مطرح شود نه بیگانگان.خداوند روحش راقرین رحمت نماید
پورستار
به عنوان یک قره داغی از این سایت وزین تشکر میکنیم که جور سایت های به اصطلاح متعلق به قره داغ راکشیدند همه چیز که سیاست بازی وپاچه این وآن را گرفتن نیست یادی کردن از دکتر عیسی که متعلق به ایران وآذربایجان وقره داغ بود به جایی برنمی خورد متاسفانه در سکوت خبری سایت های استان کشورهای ترکیه وآذربایجان به این موضوع پرداختند؟!!!خداوند روحش را قرین رحمتش نماید انسان وارسته وپزشکی مردمی بودند
كريمي
ديروز در مسجد جوادائمه غوغايي بود همه آمده بودند از امام جمعه وفرماندار اهر گرفته تا پزشكان ومتخصصان استان وافراد ريزودرشت كه دكتر عيسي واقعا همه شان را دوست داشت روحش شاد مراسم بسيار باشكوهي بود وغيرت وهميت آذربايجاني ها را نشان داد
مهراد
بنده از نزديك ايشان را مي شناختم شخصيت بسيار متين ،خوش اخلاق ، ياري رسان نيازمندان و … بودند. ايشان عارضه قلبي داشتند و بدليل سكته قلبي فوت كردند.روحش شاد….
amir
یک شهر، به روی دوش، جانی را برد تاریخچه ای پر از معانی را برد با مهر قدم زد و به آخر که رسید پاییز تمام مهربانی را برد روحش شاد باد
شاهرخ کربلایی صالح
روحش شاد، اما حیف شد رفتنش زود بود و دور از انتظار
اهرلي
سعدي يا مرد نكو نام نميرد هرگز مرده آنست كه نامش به نكويي نبرند.واقعا انسان وارسته اي بوند خدارحمت كند
موسی زاده
دکتر عیسی بایبوردی افتخار آذربایجان بودند.پزشکی بودند که همیشه قلبشان برای محرمان می طبیدجز پزشکانی بودند که در 24 ساعت در خدمت مریض بوند.خدایش رحمت کند
تشکراستاد.البته مابیشترایشان رابعدازفوت شان شناختیم درتمام مراسم هایی که برایشان درجاهای مختلف گرفتیم متوجه حضورانسان های گمنام ورنجوری میشیدیم که بیشترازمانالان وگریان بودندبیمارانی که هریک خودرا به دکترمدیون میدانستند وگاهی آنهاتسلی بخش مابودند
[ همیشه خندان وگشاده روبودندوبه بیماران بیشترازخانواده شان توجه واهمیت میدادند
با سلام و آرزوی قبولی عزاداری هایتان در این ایام ، خاندان بابیوردی از جمله افتخارات ارسباران و شهرستان اهر هستند از مرحوم سرهنگ بابیوردی گرفته که با نوشتن کتاب ارزشمند تاریخ ارسباران گامی در نگهداشتن تاریخ این سر زمین نهاد تا مرحوم دکتر علی بابیوردی که با گذاشتن سنگ بنای دانشکده پرستاری …سرنوشت دهها نفر را برای داشتن زندگی بهتر بنا نهاده دیگر اعضای این خاندان محترم….
اما به نظر می رسد علیرغم این همه خدمات متاسفانه ما ارسباران ها آن چنان که باید قدر این عزیزان را
نمی دانیم.بجا است در این خصوص چالش و گفتگویی عمیق صورت بگیرد.
من همان سخنی را قبلا در حق مرحوم مردانی آذر نوشتم باز تکرار می کنم ” ما به امثال اینها باید تکریم فوق العاده آیی از هر جهت قایل شویم اگر می خواهیم باز تولید شوند.تا نظر شما ها چه باشد البته تنها در لفظ نه بلکه در عمل.
خواهر زاده ام مشکل خونی پیدا کرده بود دکتر با اینکه تعطیلات عید را خارج از کشور بودند تلفنی بدون اینکه مرا بشناسد فقط بخاطر اهری بودنمان تمام کارهای مربوط به درمان را انجام دادند که این کار ایشان غیر قابل مقایسه با رفتار دیگران بود روحش شاد
دکترعیسی نه تنهاگشاده روبودبلکه تعصب بسیارشدیدبه زبان ترکی ومنطقه ارسباران داشت
بخدا محمد را طوری نا امید کرده بودند که جوان 25. ساله فقط روز شماری میکرد ولی دوم فروردین بود که شمارشو گرفتم وتماس گرفتیم تلفنی طوری با محمد صحبت کرد محمد گفت دایی یعنی واقعاً من زنده میمونم
ضمنا بسیارممنونم که عموی عزیزم دکترعلی راکه بنیانگذاردانشگاه آزاد اردبیل دانشکده پرستاری اهروازبانیان اخذموافقت احداث دانشگاه آزاداهربودکه متاسفانه در11شهریور84پس ازبازگشت ازکنفرانس علمی درشهرکرددرحالیکه هیچ بیماری نداشت ناگهانی فوت نمودوداغ اییشان علیرغم گذشت حدود10سال هنوزداغشان تازه است
ممنون جناب بالاگر
امیدواریم در این روزهای عزیز دکتر بایبوردی به خاطر صدق دل دردمندانی که سالها مرهم دل هایشان بوده از شفاعت حسین(ع)برخوردار باشد.
دکتربایبوردی ازمردان نازنیین روزگاربودند.باروحیه واخلاق والایی که داشتندهمیشه یاوربیماران ودردمندان بود.جناب آقای بالاگربه خاطرحسن انتخاب تان دراین ایام معنوی بسیارممنویم که یادی ازاین پزشک مردمی ارسباران نمودید.ایشان قبل ازطبابت سالهادرروستاهای ورزقان به فرزندان خلف ارسباران درس مردانگی وایثاروخدمتگذاری می دادند
جناب دکتر بایبوردی از معدود پزشکانی بودند که عشق وعلاقه به شهرشان اهر را هیچ وقت فراموش نکردند.زمانی که استاد دانشگاه تهران بودند وساکن پایتخت برای اینکه بیماران رنج سفر وسرگردانی در تهران را تحمل کنند خودشان چهارشنبه شب سوار اتوبوس شده وصبح زود در اهر به مداوای بیماران می پرداختند.واقعا سعدیا مرد نکو نام نمیرد هرگز.خدایش رحمت کند
واقعا برای خودم و همشهریانی که تا حالا از وجود همچین شخصیتی اطلاعاتی نداشتند و سعی در جهت برجسته کردن اسم این شخص در شهرمان نکردند متاسفم و به دکتر بایبوردی افتخار می کنم. یادمان باشد اگر شهرمان می خواهد پیشرفت کند باید از وجود همچین انسانهای شریفی استفاده کنیم مطمئن باشید این انسانها صد در صد تعصبی به منطقه خودشان قائل هستند که باید بهشون ارزش داد تا ارزش را برای شهرمان بیارند. بعد از فوت این عزیزان یاد کردنشان جواب زحمتهای اینها نیست. این انسانها را باید مثل گنج باید کشف کرد و از وجودشان بهره برد لطفا مسئولان یه تحرکی از خودشان نشان بدهند و مطمئن باشند که این انسانها نیازی به پست و مقام این مسئولان ندارند نگران نباشند.
از آقای بالاگر و همچنین از این سایت اهرنماکه به نخبگان قره داغ ارزش قائل هستند بی نهایت متشکرم. موفق و موید باشید یک اهری
در سوگ فرزنداهر، این مرد شریف که نمونه تمام عیاری بود از همه خوبیها چهارشنبه 6 دیماه 1391 در سن 57 سالگی به رحمت ایزدی پیوست. وی متولد اهر و استاد بیمارستان شریعتی تهران بود و در زمینه بدخیمی های خونی تحقیق میکرد. یادم هست که میگفت 8 سال پزشک عمومی بوده و به دنبال ابتلا همسرش به بدخیمی و مرگش دنبال تخصص و تغییر مسر زندگی اش افتاده است. حدود سه سال قبل برای دیدارش به بیمارستان شریعتی رفتم و از تغییر چهره و فرسودگی اش شوکه شدم. گفت که هرگز از کار خسته نشده و نخواهد شد.